Template By: NazTarin.Com
فال حافظ
قالب های نازترین
تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
سرگرمی
و آدرس
behshahrnet.LoxBlog.ir
لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.
رشتی میمیره میبرنش توی یک اتاقی که توش پر ساعت بوده … بعد بهش میگن این ساعت
ها مال زن هاس! هر زنی که یه بار خطا کنه، عقربهء ساعت یک دور میچرخه … رشتیه
میپرسه ساعت زن من کو؟ بهش میگن اونو گذاشتیم اون بالا جای پنکه کار کنه!!!
رشتیه به زنش میگه عزیزم خوشحالم که مادر شدی . زنش میگه انشاا… یه روزیم تو
پدر میشی.
ترکه و رشتیه میرن جهنم . رشیته می پرسه چه جوری مردی؟ ترکه میگه از سرما تو چی ؟ میگه من از تعجب ! رفتم خونه دیدم زنم خوابیده همه جا رو گشتم ، توی اتاق ، زیر تخت ، توی انباری ، توی کمد ، خلاصه دیدم هیچ کس نیست از تعجب سکته کردم ترکه گفت : خاک بر سرت اگه توی فریزر رو می گشتی نه من می مردم نه تو
رشتیه به دوستش میگه تهران عجب جاییهااا…… از در ترمینال که می ری بیرون … با یه ماشین آخرین سیستم می یان دنبالت …. بعد می برن بهترین رستوران شام می دن از اون ورم دربند و درکه و قلیون و حال بعدم بهترین هتل و چه تختی و رخت خوابی .. صبحم کلی پول می زارن تو جیبت و ….. … رفیقش می گه : برو بابا … تو که تاحالا تهران نرفتی … می گه: من نرفتم خانمم که رفته
زن رشتیه بچه دار میشه، وقتی بچه رو به رشتیه نشون میدن، میبینه بچه سیاهه!! خلاصه یكم میره تو فكر، ولی چیزی نمیگه. یك پنج-شیش ماه بعد، رشتیه با زنش مشغول كارِ خیر بوده، یهو وسط كار حواسش جمع میشه، میبینه خانوم اونقدر دست و پا زده كه پتو رو انداخته پایین. خلاصه حسابی شاكی میشه، میگه: خانومجان این پتو رو بكش رو خودت، باز این یكی بچه هم مثل قبلی نور میخوره، میسوزه
نظرات شما عزیزان: